تحولات منطقه

«رقیه توکلی» کارگردان جوانی است که در اولین تجربه کارگردانی‌اش به سراغ داستانی زنانه رفته است و«مادری» را در ژانری اجتماعی خانوادگی به تهیه‌کنندگی سیاوش حقیقی با نگاهی به مشکلات و دردسرهای پیش روی یک خانواده در شهر یزد به تصویر کشیده است.

دل خوشی از فمینیسم ندارم
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

قدس آنلاین- «رقیه توکلی» کارگردان جوانی است که در اولین تجربه کارگردانی‌اش به سراغ داستانی زنانه رفته است و «مادری» را در ژانری اجتماعی خانوادگی به تهیه‌کنندگی سیاوش حقیقی با نگاهی به مشکلات و دردسرهای پیش روی یک خانواده در شهر یزد به تصویر کشیده است. این فیلم، برشی از مقطعی از زندگی این خانواده را تا زمان ظهور یک بحرانِ معطوف به یک ضایعه و فقدان روایت کرده است و ضمن روایت داستان، مخاطب را با زیبایی‌های چشم‌نواز شهر تاریخی یزد نیز آشنا می‌کند. به انگیزه اکران این فیلم با او به گفت‌وگو نشسته‌ایم که می‌خوانید:

اسفند برای هیچ فیلمی ‌زمان مناسبی برای اکران نیست. شما از زمان اکران «مادری» و فروش فیلم راضی هستید؟

من یک فیلم اولی هستم و نسبت به بقیه کسانی که همزمان با آن‌ها فیلمم اکران شده است یکسری فاکتورها و امتیازات لازم را ندارم و با این مسئله هم کنار آمده‌ام. بله درست است که زمان مناسبی فیلمم اکران نشده است ولی همین که فیلم اجازه اکران گرفته است، خوشحالم.

البته چون فیلم من جایگزین فیلم «آن سوی ابرها» شد، من هنوز فرصتی برای تبلیغات پیدا نکرده‌ام و تقریباً خیلی غیرمنتظرانه و به یک باره این اتفاق افتاد.

به نظرتان حمایت مناسبی از ساخت و اکران فیلم اولی‌ها می‌شود؟

هر چند تا به امروز از کارگردانان فیلم‌اولی مثل سعید روستایی یا منیره قیدی و امثالهم حمایت شده است ولی روی هم رفته از نود درصد از کارگردانان جوان هیچ حمایتی نمی‌شود مگر اینکه شانس بیاورند و یک تهیه‌کننده قدر پشت کارگردان باشد. البته هیچ فیلم‌اولی هم این قضیه را نباید از یاد ببرد که قرارنیست برای همه فیلم‌اولی‌ها الزاماً در اولین قدم همه اتفاقات خوب همراه با هم بیفتد.

برگردیم به فیلم «مادری» و ایده ساخت این موضوع، برای اولین تجربه کارگردانی‌تان. چه شد که به سراغ یک چنین موضوعی رفتید؟

به تنهایی زندگی کردن در همه این سال‌هایی که در تهران درس می‌خواندم و هم‌خانه بودن با دختران زیادی که همراهان من بودند، همه و همه مرا به نوشتن این فیلمنامه، ترغیب کرد. ساخت این فیلم به گونه‌ای پاسخی به همه احساساتی بود که این سال‌ها داشتم.

«مادری» یک فیلم زنانه است؟ چقدرنگاه فمینیستی در این فیلم دخیل است؟

بله فیلم «مادری» یک فیلم احساسی و زنانه و در مورد احساسات زنان و روابط بین آن‌هاست و همه قصد من هم این بود که فیلمی ‌بسازم که احساسات مخاطب را درگیر کند ولی با این همه هیچ نگاه فمینیستی به فیلم نداشته‌ام و هیچ دل خوشی هم از این نگاه ندارم و امیدوارم آقایان هم از دریچه چشم زن‌ها به «مادری» نگاه کنند. اگر هم فیلم را دیده باشید، می‌دانید که من در این کار حتی هیچ نگاه جنسیتی هم نداشته‌ام واتفاقاً مردهای فیلم من آدمهای بسیار خوبی هم هستند.

زنان فیلم شما به نظر خودتان چقدر واقعی هستند؟ زن‌های «مادری» نمونه‌ای از زن‌های ایرانی هستند؟

بله. همه این زن‌ها خصوصیات زن‌های ایرانی را دارند. می‌بینید که زن‌ها و مادران فداکاری هستند. همه به فکر زندگی‌شان هستند و مهربان و مسئولیت‌پذیرند.

داستان فیلم شما برخلاف اغلب فیلم‌هایی که در پایتخت ساخته می‌شود در شهرستان یزد روایت شده است. دلیل خاصی داشت؟

شاید چون خود من یزدی هستم و این شهر را دوست دارم اگر من در شهرم فیلم نسازم چه کسی بسازد؟ روا نبود که از لوکیشن‌های شهرم که خیلی به فضای بصری فیلم کمک می‌کرد، بگذرم. اصلاً وقتی فیلم‌نامه را می‌نوشتم، بافت یزد در نظرم بود. من همه فیلمهای کوتاهم را هم در همین شهر ساخته‌ام. باز هم در این شهر فیلم خواهم ساخت.

چرا از لهجه یزدی در فیلم خبری نیست؟

یکی از مهمترین دلایل این اتفاق آن است که لهجه یزدی بسیار سخت است و باید در خون یک شخص باشد تا بتواند به بهترین شکل و شیوه ممکن آن را ادا کند. به هر شکل من دراین فیلم هدفم تنها تعریف کردن یک داستان ساده بود و اصلاً برای فیلمم جنبه توریستی قائل نبودم که بخواهم جغرافیا و یا لهجه را در آن پررنگ کنم و دقیقاً به همین علت هم دراین فیلم خانواده‌ای مهاجر را نشان دادم که لزومی ‌برای بیان دیالوگ‌های با لهجه یزدی نداشته باشم.

فضا و لوکیشن‌ها در فیلم شما از جایگاه خاصی برخوردار است به نوعی که شهر در فیلم «مادری» عملاً یک کاراکتر است. این قضیه تا چه اندازه در دیده شدن فیلم شما مؤثر بوده است؟

خیلی زیاد. این داستان می‌توانست در هر جای دیگری هم اتفاق بیفتد ولی من این داستان را فقط در یزد تصور کرده بودم و از ابتدا هم اصلاً یک نگاه توریستی به شهر نداشتم و نخواستم که قصه را فدای معماری کنم. فقط خواستم با روایت داستان در یزد به فضای بصری فیلم کمک کنم.

از انتخاب بازیگران بگویید. آیا از ابتدا برای ایفای نقش دو خواهر به «نازنین بیاتی» و «هانیه توسلی» فکر کرده بودید؟

بر اساس آن‌ها کاراکترها را ننوشتم ولی هر دوی این بازیگران، ویژگی‌های دو کاراکتر خواهر را داشتند. من در فیلمم دو خواهر داشتم که خیلی برایم مهم بودند و برای انتخاب این دو بازیگر به خیلی از بازیگران فکر کردم ولی به لحاظ سنی و تشابه ظاهری نازنین بیاتی وهانیه توسلی بهترین انتخاب‌های من بودند.

نام فیلم بر چه اساسی انتخاب شد؟ تصور نمی‌کنید این اسم به اندازه کافی برای مخاطب جذاب نیست؟

چون یکی از این دو خواهر مجبور می‌شود برای فرزند خواهرش مادری کند و خاله‌ای دارند که او نیز برای آن‌ها مادری کرده است، این نام را انتخاب کردم. درواقع به خاطر قصه فیلم و اتفاقاتی که در فیلم می‌افتد، اسم مادری را انتخاب کردم. به نظرم یکی از بزرگترین خصلت‌های زنان مادر بودنشان است به طوری که در کودکی‌هایشان هم برای عروسک‌هایشان مادری می‌کنند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.